صدای جمهوری اسلامی ایران

جنگ سایه‌ای است كه به جای یك سرپناه خنك، آتش بر سر آدم‌ها می‌ریزد! كتاب «زندگی ما» روایتی ساده و خواندنی به قلم سبا مقدم از گفت‌وگو با فرزندان شهداست. در این كتاب به بخشی از زندگی فرزندان شهدا بعد از پدرانشان پرداخته شده است.

درباره كتاب زندگی ما:

جنگ، فقط آن چهره دلهره‌آوری كه با صدای انفجار و ترس از دست دادن ظاهر می‌شود، نیست. روی دیگر جنگ، زندگی بدون آدم‌هایی است كه ترس از دست دادنشان به واقعیت تبدیل شده‌است. سبا مقدم این زاویه از جنگ و بازماندگان آن را به‌زیبایی در كتاب زندگی ما بیان كرده است. این كتاب یك اثر خواندنی و روایت زندگی كسانی است كه صدای آن‌ها را كمتر شنیده‌ایم.كتاب زندگی ما حاصل هم‌نشینی نویسنده با فرزندان شهدا و مصاحبه با آن‌هاست.





در بخشی از كتاب زندگی ما می‌خوانیم:

گویا پدر من پاش تیر می‌خوره و زخمی می‌شه. می‌گذارنش روی برانكارد كه برش ‌گردونن، به پسردایی‌اش می‌گه «من زخمی شدم، تو هم برگرد». پسردایی‌اش می‌گه «تو برو، من می‌آم دنبالت». همین‌جور كه دارن برمی‌گردن عقب، خمپاره می‌خوره روی برانكاردش. بابای من وقتی شهید شد، یك دست و پا و نصف بدنش نبود؛ درواقع یك پا بود و یك دست و سرش از گردن، بقیه‌اش همه سوخته بود. پسردایی‌اش اون رو از روی جورابش شناسایی می‌كنه، چون جوراب سبزش رو شب عملیات با نخ قرمز دوخته بوده.

مرتبط با این خبر

  • معرفی كتاب «دیدم كه جانم می رود»

  • معرفی كتاب حكایت زمستان

  • معرفی كتاب «شطرنج با ماشین قیامت»

  • معرفی كتاب «حفره»

  • معرفی كتاب «فرمانده من»

  • معرفی كتاب «فرشته ای در برهوت»

  • معرفی كتاب «پسرك فلافل‌‌فروش»

  • معرفی كتاب ارمیا

  • معرفی كتاب آخرین امدادگر

  • معرفی كتاب هفت روز (خاطرات اسارت)