رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: در وقایع اخیر سوریه عامل اصلی توطئهگر و نقشهكش اصلی و اتاق فرمان اصلی در آمریكا و رژیم صهیونیستی است، قرائنی داریم، این قرائن برای انسان جای تردید باقی نمیگذارد.
هزاران نفر از اقشار مختلف مردم چهارشنبه 21 آذرماه با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار كردند.
مشروح سخنان رهبر انقلاب در این دیدار بدین گونه است:
ـ نباید تردید كرد كه آنچه در سوریه اتفاق افتاده، محصول یك نقشه مشترك آمریكایی و صهیونیستی است، بله، یك دولت همسایهی سوریه نقش آشكاری را در این زمینه ایفا میكند و ایفا كرده، الآن هم ایفا میكند ـ این را همه میبینند ـ ولی عامل اصلی توطئهگر و نقشهكش اصلی و اتاق فرمان اصلی در آمریكا و رژیم صهیونیستی است، قرائنی داریم، این قرائن برای انسان جای تردید باقی نمیگذارد.
- مقاومت این است، جبهه مقاومت این است: هرچه فشار بیاورید محكمتر میشود، هرچه جنایت كنید، پرانگیزهتر میشود. هرچه با آنها بجنگید، گستردهتر میشود و من به شما عرض میكنم به حول قوهی الهی گسترهی مقاومت بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت.
-آن تحلیلگرِ نادانِ بیخبر از معنای مقاومت خیال میكند كه مقاومت كه ضعیف شد، ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد و من عرض میكنم به حول و قوهی الهی، به اذن الله تعالی، ایران قوی مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.
- البته این مهاجمینی كه گفتم هركدام یك غرضی دارند. اهدافشان با هم متفاوت است، بعضیها از شمال سوریه یا جنوب سوریه دنبال تصرف سرزمیناند، آمریكا به دنبال این است كه جاپای خودش را در منطقه محكم كند، اهدافشان اینهاست و زمان نشان خواهد داد كه انشاءالله هیچ كدام به این هدفها نخواهند رسید. مناطق تصرفشدهی سوریه به وسیلهی جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد؛ شك نكنید این اتفاق خواهد افتاد.
جاپای آمریكا هم قرص نخواهد شد، به توفیق الهی، به حول قوهی الهی، آمریكا هم به وسیلهی جبههی مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد.
***تبیین دلیل حضور ایران در سوریه در زمان داعش
- در قضیهی فتنهی داعش. داعش یعنی بمب ناامنی. داعش به معنای این بود كه عراق را ناامن كند، سوریه را ناامن كند، منطقه را ناامن كند، بعد به نقطهی اصلی و هدف نهایی یعنی جمهوری اسلامی ایران بیاید، جمهوری اسلامی ایران را ناامن كند. هدف اصلی و نهایی این بود. این معنای داعش است.
- ما حضور پیدا كردیم، نیروهای ما هم در عراق، هم در سوریه حضور پیدا كردند به دو علت؛ یك علت حفظ حرمت اعتاب مقدسه بود. چون آن دور از معنویتها و دور از دین و ایمانها با اعتاب مقدسه دشمنی داشتند، قصد تخریب داشتند و تخریب هم كردند در سامرا مشاهده كردید به كمك آمریكاییها گنبد مطهر سامرا را از بین بردند، تخریب كردند بعدها این كار را میخواستند در نجف بكنند، در كربلا بكنند، در كاظمین بكنند، در دمشق بكنند هدف داعش این بود. خب معلوم است جوان مؤمن غیور محب اهلبیت به هیچ وجه زیربار چنین چیزی نمیرود، اجازه نمیدهد این یك علت.
- یك علت دیگر مسئلهی امنیت بود. مسئولین خیلی زود، به وقت فهمیدند كه اگر چنانچه جلوی این ناامنی در اینجاها گرفته نشود سرایت میكند میآید اینجا سرتاسر كشور بزرگ ما را ناامنی خواهد گرفت. ناامنی فتنهی داعش هم یك چیز معمولی نبود.
- امیرالمؤمنین فرمود «ملتی كه درخانهی خودش درگیر با دشمن بشود ذلیل میشود، نگذارید به خانهی شما برسد.» لذا نیروهای ما رفتند، سرداران برجستهی ما رفتند، شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همكارانش رفتند جوانها را هم در عراق، هم در سوریه. اول در عراق، بعد در سوریه سازماندهی كردند، مسلح كردند، جوانهای خود آنها را، ایستادند در مقابل داعش، كمر داعش را شكستند توانستند غلبه پیدا كنند. نوع حضور ما درحضور نظامی در سوریه در عراق هم همینجور به معنای این نبود كه ما لشكرهایمان را برداریم ببریم آنجا بجای ارتش آن كشور.
-كاری كه نیروهای ما میتوانستند انجام بدهند و انجام دادند كار مستشاری بود مستشاری یعنی چه؟ یعنی تشكیل قرارگاههای مهم مركزی و اصلی، تعیین راهبردها و تعیین تاكتیكها و در مواقع ضروری ورود در میدان جنگ اما از همه مهمتر بسیج جوانان خود آن منطقه البته جوانهای ما هم، بسیجیهای ما هم بیتاب، مشتاق، با اصرار، خیلیهایشان رفتند.
- عوامل استكبار بعد از این حوادث سوریه خوشحالند، به خیال اینكه با سقوط دولت سوریه كه طرفدار مقاومت بود جبههی مقاومت دیگر ضعیف شده.
اینها سخت در اشتباهند؛ آن كسانی كه خیال میكنند با این چیزها جبههی مقاومت ضعیف شده است درك درستی از مقاومت و جبههی مقاومت ندارند. نمیدانند جبههی مقاومت اصلاً یعنی چه.
- جبههی مقاومت یك سختافزار نیست كه بشكند یا از هم فرو بریزد یا نابود بشود. مقاومت یك ایمان است، یك تفكر است، یك تصمیم قلبی و قطعی است، مقاومت یك مكتب است یك مكتب اعتقادی است. چیزی كه ایمان یك عده مردم است با فشار آوردن نه فقط ضعیف نمیشود بلكه قویتر میشود.
انگیزهی افراد جبههی مقاومت و عناصر جبههی مقاومت با دیدن خباثتها قویتر میشود و دامنهی جبههی مقاومت گستردهتر میشود.
- مقاومت اینجوری است؛ وقتی جنایات سبُعانهی دشمن را میبینند آن كسانی كه تردید داشتند كه باید مقاومت كرد یا نه، از تردید بیرون میآیند میفهمند كه جز با سینه سپر كردن در مقابل ستمگر و ظالم و زورگو نمیشود انسان راه خودش را ادامه بدهد، باید بایستد، باید مقاومت كند مقاومت یعنی این.
- شما حزباللّه لبنان را نگاه كنید ببینید، مصیبتی كه بر حزباللّه وارد شد شوخی بود؟ كسی مثل سید حسن نصراللّه را حزباللّه از دست داد این چیز كمی بود؟ حملات حزباللّه، قدرت حزباللّه، مشت محكم حزباللّه بعد از این بیشتر از قبل شد. این را دشمن هم فهمید و قبول كرد.
- آنها خیال كردند حالا كه ضربه زدند میتوانند وارد سرزمین لبنان بشوند، حزباللّه را عقب بزنند تا فلان جا، مثلاً تا نهر لیتانی جلو بیایند، نتوانستند بیایند، حزباللّه ایستاد با كمال قدرت كاری كرد كه خود آنها آمدند گفتند آتشبس. مقاومت این است.
- سؤالی اینجا مطرح میشود. آیا با این توصیفی كه ما از مسائل سوریه كردیم، در این چند سال در سوریه حضور داشتیم یا نه؟ خب همه میدانند كه بله. شهدای حرم، شهدای دفاع از حرم نشان دهندهی این است كه ما حضور داشتیم.
ما به دولت سوریه كمك كردیم، لكن قبل از اینكه ما به دولت سوریه كمك كنیم، در یك مقطع حساسی دولت سوریه یك كمك حیاتی به ما كرد. این را اغلب اطلاع ندارند.
در بحبوحهی دفاع مقدس آن وقتی كه همه برای صدام كار میكردند و علیه ما كار میكردند، دولت سوریه آمد یك حركت تعیین كنندهی بزرگی به نفع ما انجام داد و علیه صدام و آن این بود كه لولهی نفتی را كه نفت آنجا را میبرد به مدیترانه و به اروپا و پولش برمیگشت در كیسهی صدام، این لوله را قطع كرد، این لوله را قطع كرد. غوغایی شد در دنیا. نگذاشت نفتی كه برای صدام است، این جریان پیدا كند.
خود دولت سوریه هم از این عبور این مسیر به اصطلاح از این ترانزیت نفت سود میبرد، پول میگرفت. از آن پول هم صرفنظر كرد. البته عوضش را گرفت از ما. یعنی جمهوری اسلامی این خدمت را بیعوض نگذاشت. آنها اول كمك كردند.